English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 228 (8199 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
public companies U شرکت سهامی عام
public company U شرکت سهامی عام
public corporation U شرکت سهامی عام
public joint stock company U شرکت سهامی عام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
corporation U شرکت سهامی
corporations U شرکت سهامی
joint-stock companies U شرکت سهامی
joint-stock company U شرکت سهامی
actionary U دارندهء سهام شرکت سهامی سهامدار
body corporate U شرکت شرکت سهامی
capital stock U سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
corporate profit U سود شرکت سهامی
corporate tax U مالیات بر شرکت سهامی
joint stock U شرکت سهامی
joint stock company U شرکت سهامی
joint stock partnership U شرکت مختلط سهامی
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
limited partnership U شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
limited partnership U شرکت مختلط غیر سهامی
private joint stock company U شرکت سهامی خاص
stock company U شرکت سهامی
business group U شرکت سهامی [شرکت]
major corporation U شرکت سهامی بزرگ
managing board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of managers U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
Iran Carpet Company U شرکت سهامی فرش ایران
Other Matches
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
partnership U سهامی
partnerships U سهامی
joint stock U سهامی
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
auditor U حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
exchange U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
auditors U حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
qualifying shares U سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
c. prefrential shares U سهامی که سود پس افتاده انهایکی باسود جاری انهاپرداخته شود
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
housed U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house U 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
deferred share U سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
consociation U شرکت
enterprises U شرکت
association U شرکت
enterprise U شرکت
partnerships U شرکت
partnership U شرکت
corporation U شرکت
associations U شرکت
cahoot U شرکت
businesses U شرکت
business U شرکت
participation U شرکت
concerns U شرکت
corporations U شرکت
concern U شرکت
firm U شرکت
house U شرکت
incorporation U شرکت
housed U شرکت
houses U شرکت
firms U شرکت
contribution U شرکت
contributions U شرکت
firmest U شرکت
firmer U شرکت
EIS U ول شرکت
hand U شرکت
companies U شرکت
fellowsh U شرکت
handing U شرکت
company U شرکت
trading company U شرکت تجارتی
unlimited liability company U شرکت تضامنی
go into U شرکت کردن در
parcenary U شرکت در ارث
ncr corporation U شرکت NCR
voluntary partnership U شرکت اختیاری
general partnership U شرکت تضامنی
acting company U شرکت عامل
affiliated company U شرکت وابسته
aiding and abetting U شرکت در جرم
winding up U انحلال شرکت
pall bearer U شرکت میکند
giant corporation U شرکت بزرگ
microsoft corporation U شرکت مایکروسافت
airline U شرکت هواپیمایی
memorandom of association U اساسنامه شرکت
house flag U پرچم شرکت
insurance company U شرکت بیمه
intel corporation U شرکت اینتل
invalidation of company U بطلان شرکت
inveluntary partnership U شرکت قهری
principals U شرکت اصلی
subsidiaries U شرکت تابعه
holding company U شرکت مرکزی
airlines U شرکت هواپیمایی
participating U شرکت کننده
holding company U شرکت مالک
memorandum of association U اساسنامه شرکت
C.O U مخفف شرکت
corporatism U شرکت گرایی
private enterprise U شرکت خصوصی
play ball with someone <idiom> U شرکت منصفانه
sit in on <idiom> U شرکت درجلسه
society U شرکت کمیته
societies U شرکت کمیته
subsidiary U شرکت تابعه
principal U شرکت اصلی
parcenary U شرکت مشاع
datapro U یک شرکت تحقیقاتی
proportional liability partnership U شرکت نسبی
compulsory partnership U شرکت قهری
winding up of a company U انحلال شرکت
dissolution of partner ship U فسخ شرکت
proprietary company U شرکت خصوصی
company union U اتحادیه شرکت
doctor to the company U پزشک شرکت
company secretary U منشی شرکت
economic unit U خانوار شرکت
dissolution of a company U انحلال شرکت
participable U شرکت کردنی
participative U شرکت کننده
private company U شرکت خصوصی
private corporation U شرکت خصوصی
corporativism U شرکت گرایی
corporately U بصورت شرکت
participable U شرکت بردار
corporate appraisal U ارزیابی شرکت
cooperative society U شرکت تعاونی
mutual company U شرکت تعاونی
cooperative company U شرکت تعاونی
cooperative U شرکت تعاونی
company seal U مهر شرکت
certificate of incorporation U شرکت نامه
company network U شبکه شرکت
tandy corporation U شرکت Tandy
associativity U شرکت پذیری
associative U شرکت پذیر
associated company U شرکت وابسته
to play at U شرکت کردن در
artieles of association U شرکت ناور
articles of assosiation U اساسنامه شرکت
article of association U اساسنامه شرکت
article of a company U اساسنامه شرکت
to sit out U شرکت نداشتن در
parent company U شرکت اصلی
take a hand at U شرکت کردن در
company law U قوانین شرکت
commercial firm U شرکت تجارتی
commercial company U شرکت تجاری
shipping agent U شرکت حمل
civil partnership U شرکت مدنی
champerty U شرکت در دعوا
shipping company U شرکت کشتیرانی
sit out U شرکت نداشتن در
subsidiary company U شرکت فرعی
branch of a company U شعبه شرکت
electric company U شرکت برق
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
parent company U شرکت مادر
participants U شرکت کننده
share [in] U شرکت [سهم] [در]
a stand-alone company U یک شرکت مستقل
contributors U شرکت کننده
contributor U شرکت کننده
equities U حق صاحبان شرکت
participant U شرکت کننده
complicity U شرکت در جرم
to take part [in] U شرکت داشتن [در]
participation U شرکت در جرم
participation U شرکت کردن
partnerships U شرکت تضامنی
partnership U شرکت تضامنی
founders U موسس شرکت
business U شرکت تجاری
liquidation U تصفیه شرکت
equity U حق صاحبان شرکت
businesses U شرکت تجاری
foundering U موسس شرکت
foundered U موسس شرکت
entrepreneur U موسس شرکت
partaking U شرکت کردن
entry U شرکت کننده
partakes U شرکت کردن
partaken U شرکت کردن
partake U شرکت کردن
entrepreneurs U موسس شرکت
founder U موسس شرکت
contributes U شرکت کردن
participated U شرکت کردن
partook U شرکت کردن
accession U شرکت در مالکیت
stand in U شرکت کردن
stand-in U شرکت کردن
contributing U شرکت کردن
stand-ins U شرکت کردن
contributed U شرکت کردن
assists U شرکت جستن
participates U شرکت کردن
managers U یس بخش در شرکت
unity U وحدت شرکت
manager U یس بخش در شرکت
participate U شرکت کردن
assist U شرکت جستن
assisted U شرکت جستن
assisting U شرکت جستن
contribute U شرکت کردن
non-resident corporation [American E] U شرکت غیر ساکن
consortiums U ائتلاف چند شرکت
in-house U درون ساختمان یک شرکت
Recent search history Forum search
1They decided to buy the company outright.
1مدیرامورمالی شرکت
1بدین وسیله از شما صمیمانه دعوت به عمل می آید، تا در برنامه ی که به مناسبت سپاس گذاری و قدر شناسی از مساعدت های مالی کشور جاپان، که از جانب اداره محلی بامیان برنامه ریزی گردیده است، شرکت ورزیده ممنون
1شرکت ما متحمل ضررو زیان مالی زیادی شده است
0شرکت کردن
0منظور از ثبت یک شرکت سهامی خاص چیست؟چرا باید برای ثبت ان سلسه وار عمل نمود؟کارایی این نوع شرکت چیست؟
0شرکت مالی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com